مقاله فوق العاده سایت گل از منچستریونایتد

آوازهای سرزمین مادری ام 

اواسط دهه هفتاد اوج رکود فوتبال ملی انگلیس و یونایتد بود دوران جزیره ایی  فوتبال جزیره  دوره  سانترهای  کنارو تک خوری گنده لندهورهای تیر خلاص زن دوره کر کری های برایان کلاف و دان ریوی     

 دوره کل کلی  لیدزی ها  و منچستری ها .دوره دشمنی های خونی - این دشمنی از دشمنی لیورپولی ها بدتر بود - دوران یللی تللی سپید ها مقابل  سرخ ها دوره  گلوری گلوری لیدز یونایتد خواندن طرفدارها -آن وقت ها هنوز ورژن گلوری منچستر نیامده بود -  دوره  دسته دوم رفتن اهریمنان سرخ  دوره هولیگان های بی کله و کله زنی های  صورت خراب کن دوره یقه پهن ها و دم پاچه گشادها دوره بیتلزها ،هیپی ها و تیپ های الاگارسونی  و البته دوران محافظه کاری مارگارت تاچر و دوستان .

در این دوران بود که یک مثلث از سه تیپ و جناح مختلف با سه طرز فکر متفاوت باعث ایجاد رسانس در مدل فوتبال انگلیسی شد باب پیسلی و  لیورپول ، برایان کلاف با ناتینگهام فارست و سر بابی رابسون همراه  ایپسویچ .این سه تیم در آن دوران فوتبال جزیره و اروپا  را به آتش کشیدند و ایضا افکار یخ زده و سنتی را.هم  این دوره ،دوران نکبتی یونایتد و تیم ملی انگلیس با دان ریوی و تفکرات سنت گرایانه لیدز یونایتدی و دست و پا زدن در فوتبال قاره بود اما چرا این موج  رنسانس باشگاهی به تیم ملی نرسید ؟

دو تن از این سه نفرهرگز به تیم ملی نرسیدند .نفر سوم هم در جام جهانی ۹۰ یکی از بهترین نمایش های چند دهه اخیر انگلیس را با مجنونی  بنام پل گاسکوئین ارایه داد .حیف که شانس همراه سربابی  نبود و روانشناسی پسر معنوی اش  - مورینیو - را هم نداشت اما انگلیسی ها برای نتیجه نگرفتن در این چند دهه  دلایل مختلف آورده اند .دهه هفتاد دلیلش را در لوپ افتادن فوتبال تکراری و پوسیده خود می دانستند .دهه هشتاد دلیلش را در فشردگی و تعدد مسابقات داخلی و خستگی بازیکنان عنوان میکردند .

دهه نود عجالتا بدنبال ورود خونی تازه با مربیان و بازیکنان خارجی و مهاجرین دو ملیتی تازه وارد در فوتبال باشگاهی و ملی بودند .در دهه اول دو هزار گفتند این تازه وارد ها تهشان انگلیسی نیست و فاقد حمیت و عرق ملی هستند. اراده ، انگیزه و اعتماد بنفس لازمه را هم ندارند اما میتوان به دلیل ناگفته دیگری هم اشاره کرد :مربی .تمام مربیان نیمکت انگلیس بعد از سایه سنگین هیولایی بنام الف رمزی از دوره دان ریوی و ران گرین وود تا همین روی هاجسون ، فدراسیون از نوعی کج سلیقگی در انتخاب مربی ملی سود برده و بنوعی از شایسته سالاری دور بوده همه این مربیان  خصوصیاتی مشترک داشتند.خوش پوش، شق و رق ،اتو کشیده ،تمیز ، مودب با ادبیات مناسب ،قابل احترام،جدی و کمتر اهل شوخی و خنده و سبک بازی و دست آخر اینکه  نوعی ذات گرایی سنتی در عملکردشان دیده می شد بنوعی با خصوصیات و مشترکاتی نزدیک به علایق خانواده سلطنتی .گویا آنجا هم فدراسیون هیچکاره است ومربی  از بالا بوسیله ملکه انتخاب می شود !!

حالا شاید بتوان به معمای مربی نشدن لیست بلند بالایی از مربیان کار بلد پی برد از کلاف تا دایی هری. حالا آن سه یار دبستانی دستشان از زنگی کوتاه مانده   بابی رابسون یک دورهامی بود که ایپسویچی ماند و مرد .باب پیسلی هم یک دورهامی بود که لیورپولی ماند و مرد برایان کلاف یک میدلزبورویی بود که  ناتینگهامی ماند و خاک شد .

دان ریوی هم یک میدلزبورویی بود که لیدزی ماند و لیدزی رفت  بعد از تغییرمدل بازی در فوتبال باشگاهی انگلیس عمدتا توسط این سه تفنگدار،  در اواسط دهه هشتاد موج جدیدی از مربیان جوان و دوستدار تغییربیشتر و همسو شدن با فوتبال اروپا در جزیره پدیدار گشت در این زمانها بود که سر کله یک جوان خوش فکر و سمج اسکاتلندی در دور و بر باشگاه منچستر پیدا شد منچستر با ستاره آن روزهایش  -بابی رابسون-  در حال شکل گیری و ورود به دوران تازه ایی بود .

مرد مو بور که از سنش جوانتر نشان می داد  تازه حذف شده  از مسابقات جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک  به عنوان مربی جدید باشگاه برگزیده شده بود مشخصه بارز آن روزهایش اینکه  تیمهایش جزیره ایی بازی نمیکردند  مدل مربیگری اش  مبتنی بر سرعت تیمی و فردی بازیکنان بود.گرچه در سالهای اول نتایج متوسط رو به بالایی  گرفت و یکی دو بار هم تا پای اخراج شدن رفت اما انرژی زیاد و طرحهای متعددی که برای آینده باشگاه در سرداشت ،سران تصمیم گیرنده را مجاب  به ادامه همکاری کرد  تا فصل ۹۲ -۹۳ ........و ناگهان منچستر یونایتد 

در رویای ۹۹ 

 با نگاهی به منحنی حضور طولانی مدت سر در رختکن اهریمنان سرخ میتوان سه نقطه عطف و اوج منحنی را در سالهای ۹۲ ، ۹۹ و ۲۰۰۷ یافت .به بیان دیگر فرگی از زمان حضورش سال ۸۶ در اولترافورد در هر بازه زمانی هفت ساله به موفقیت کلان رسیده هر کدام از سه تیمی که این سه دوره مختلف را نمایندگی می کردند  اتیکت خاص خود را دارد اما نقطه مشترکشان جوانان دست پرورده ای  بودند که در پایان هر دوره هفت ساله بالندگی و غنای فوتبالی خود را با قهرمانی جشن می گرفتند و البته امضای خود فرگوسن را که در تمام دوره ها میتوان پای تیمهایش دید.

امضای پیرمرد هم گرچه قلمش تغییر یافته و کمی لرزش دستان را  در آن میتوان احساس کرد اما دست خط همان دست خط است پیرمرد گرچه از گردن به بالا تغیر چندانی نیافته و هنوز همان تیزهوشی سال ۸۶ را به هنراه دارد اما از پس گامهایی که زانو ها خم میشود و کمی پیرمرد را می لنگاند میتوان سالهای پیموده شده را دید فوتبال فرگوسن بعد از چهار دهه مربیگری به یک غنای فکری و کمال معنوی رسیده به یک شکلی از سادگی پیچیده وار که اوج کار هنری یک هنرمند است .

به مانند شعررابرت برنز که در پایان زندگی اش ساده تر شد و پرمعنا تر .کلایو تایدسلی مجری شبکه ای تی وی گفته من یونایتد با فرگی به سرزمین موعود رسیده این حرف گذشته از بار مذهبی و ارجاع آن به کتب دینی بیانگر این نکته است حتی اگر همین فردا سر الکس باشگاه را ترک کند کار خود را کرده و اثر هنری خود را به پایان رسانده. همان مجسمه پرده برداری شده همین را می گوید.

 

 

فلسفه مربیگری فرگوسن 

فرگوسن که جوان بود بیشتر لب خط می آمد حالا ترجیح می دهد نشسته بازی را تماشا کند .مربیان لب خطی بیشتر روی جزئیات زمین مسابقه تمرکز می کنند و با دقیق شدن در این ریزه کاری ها ، کارشان را به پیش میبرند اما فرگوسن معتقد است عمیق شدن در این جزئیات شما را فرو برده  و از درک کلی مسابقه غافل میکند وقتی نشسته تماشا می کنید به یک شهود و مشاهده میرسید که بین دو نیمه و در پایان بازی شما را به یک برداشت کلی از مسابقه  می رساند از این برداشت به تحلیل می رسید.

تحلیل ، شما را از روند بازی و عملکرد تک تک شاگردانتان آگاه می سازد .این تحلیل را در جلسات تمرینی بعد از بازی به کار گیرید و به شکل جمعی و فردی با بچه ها صحبت کنید بریده بریده نگویید  قاطع ، صریح و سریع حرف بزنید بگذارید شاگردانتان به صلابت تان پی ببرند .رنگ و رخسار شما هر چه باشد همان را به آنها انتقال میدهد یک تیم اینه تمام نمایی از مربیش است .یک مربی خسته و درمانده تیم را درمانده میکند .زیاد صحبت نکنید زیاد حرف زدن اثر کلمات را کم و ذهن شاگردان  را مغشوش و خسته می کند .

با کمترین کلمات بیشترین بار معنایی را انتقال دهید .تحلیل جزمی و صلبی از نحوه کار تیمی و فردی به بازیکنان ارایه ندهید .بهترین تحلیل یک تحلیل باز بدون پایان قطعی است بگذارید تحلیل شما در ذهن شاگردانتان ادامه پیدا کند و آنها را به نتایج جدیدی برساند .نتایجی که حتی در مخیله شما هم نیامده .

نزد شاگردانتان دموکرات باشید نقطه نظرات و عملکرد آنها چیزهایی برای یاد دادن به شما دارد همین ها مربیان آینده باشگاه تان هستند بازیکنان را در زمین مسابقه در چنبره ایی از اعداد ، ارقام و پیش فرض های از پیش بسته شده قرار ندهید بگذارید آنها آزاد  و راحت باشند و از هوش و استعداد غریزی خود در رقم زدن لحظات کلیدی و غیره منتظره استفاده کنند .انگیزه ,، شور ، هیجان و اعتماد به نفس بالا داشته باشید و آن را به شاگردانتان  انتقال دهید    

      

 

فلسفه بازی اهریمنان سرخ و فرگی 

فلسفه بازی فرگی و من یونایتد در چند فصل اخیر تقریبا کم و بیش ثابت بوده وی با توجه به داشته هایش در روز مسابقه و نحوه عملکرد حریف از یکی از  سه سیستم   ۴-۲-۳-۱  ، ۴-۳-۳  ، ۴-۴-۲    استفاده و گاها درجریان بازی هم دست به تغیر روش می زند اما از هر سیستمی که استفاده کند چند مولفه ثابت همواره در تیمش به چشم میخورد

 ۱- استفاده از دو بال سرعتی ..ایجاد فضا سازی و مکان سازی برای آنها و بهره بردن ازسرعت و قدرت حمل توپ بالای شان برای رسیدن به باکس حریف در کمترین زمان ممکن (والنسیا -اشلی یانگ ) .استفاده از اوورلپ سرعتی توسط مدافع کنار یا نزدیکترین فرد به بال صاحب توپ .
فرگوسن امسال در تمرینات خیلی روی انجام این اورلپ تاکید دارد در این فصل یونایتد این کار را مخصوصا با جناح راست خود والنسیا و رافائل (فیل جونز) بخوبی انجام داده  رافا تا اینجای کار فوق العاده بوده..او  احتمالا در بهترین فصل فوتبالی اش  به سر میبرد .بد نیست که فیل بزرگ نیم نگاهی هم به او داشته باشد

۲- استفاده از وین رونی به عنوان یک بازیکن آزاد .رونی چه به عنوان بازیکن پشت تک مهاجم چه به عنوان یک هافبک میانی و چه به عنوان یکی از دو مهاجم در اغلب اوقات بعنوان یک بازیکن آزاد  اختیار داشته که در هفتاد متر دوم زمین در طول و عر ض به همه جا سرک بکشد .
در زمان حرکت وینگر سرعتی او و ون پرسی به خوبی به باکس اضافه و با جایگیری مناسب مترصد پاس آخر و زدن ضربه نهایی  میشوند

۳-  استفاده از یک هافبک دفاعی آزاد و تخریبی ،بازی ساز و شوت زن  مانند مایکل کریک .
پدیده هافبک دفاعی آزاد یک پدیده مدرن در فوتبال مدرن محسوب می شود این تیپ بازیکنان آزاد هستند که در هشتاد متر زمین با استفاده از شم بازی خوانی شان  در طول و عرض در هر جا که تشخیص داده  حرکت کنند و در صورت از دست دادن توپ بوسیله یاران خودی اولین خاکریز دفاعی تیمشان بشوند حتی در زمان بازی یکطرفه روی دروازه حریف  با استارت های ناگهانی ،غیر منتظره .و اضافه شدنشان به باکس حریف بدلیل عدم پیش بینی یارگیری رویشان قادر خواهند بود  ساختار و نظم دفاعی حریف را بر هم زنند یکی از بهترین نمونه های آن نحوه عملکرد بوسکتس در بارساست .
از دیگر نمونه های هافبک دفاعی آزاد ولی غیر تخریبی و بازی ساز میتوان به پیرلو اشاره کرد البته نمونه سومی از هافبک دفاعی مدرن وجود دارد که تقریبا همه طول زمین را  فقط به شکل طولی پوشش می دهد .
 این مدل  با استفاده از سرعت و قدرت دوندگی ، همیشه تیم را در فاز برعکس و مخالف ، دفاع به حمله یا حمله به دفاع در شرایط عددی +۱  قرار می دهد از بهترین نمونه های این نوع هافبک که امروزه در فوتبال دنیا به هافبک های بین دو باکس یا باکس تا باکس شهرت پیداکرده اند میتوان به سامی خدیرا و یحیی توره اشاره کرد.
        

 

 عملکرد تیمی 

اینروزها از گرد و اطراف کرینگتون  کلمه تروفی زیاد به گوش می رسد باشگاه بدنبال کسب قهرمانی و تجدید خاطرات گذشته است آیا یک سه گانه دیگر امکان پذیر هست ؟

وضعیت تیم البته ایده ال نیست .گذشته از مصدومیت های متعدد ، در چند پست کمبود هایی به چشم می خورد .خط دفاع و دروازه بان بیشترین گل را در مقایسه با سالهای قبل دریافت کرده اند .نبود یک گلر شش دانگ به تیم خیلی لطمه زده در خط دفاع وضع بهتر نیست اورا در دفاع چپ پا به سن گذاشته و تحرک اولیه را ندارد یکی از دلایل بالانس نبودن سمت  چپ مانند راست همین اوراست .

در دفاع میانی خبر خوب بازگشت نمانیا و اسمالینگ است فردیناند با اینکه در برابر سیتی بهترین بازی فصلش را انجام داد اما توان انجام نود دقیقه بازی پرفشار یا چند بازی در فواصل زمانی کم را ندارد و کم کم به بازنشستگی نزدیک می شود تنها نقطه ثابت و درخشان خط دفاع رافائل بوده که تحسین همگان من جمله گری نویل اسطوره باشگاه را در پی داشته .دنیس ایروین دیگر اسطوره باشگاه در مورد او گفته این فصل شانس در خانه رافائل را زده و نباید این موقعیت طلایی را از دست دهد در خط دفاع  استعداد های بزرگ فوتبال  جزیره فیل جونز و جانی ایوانز هم وجود دارند که قادر به بازی در چند پست مختلف هستند فیل جونز دیروز در پست بک راست درخشش خوبی در برابر ساندرلند داشت .

در خط میانی بجز عضو ثابت آن مایکل کریک ،سرالکس به تناوب از گیگز ، اسکولز و کلورلی استفاده کرده گیگز و اسکولز به دلایل سنی قادر به بازی مستمر در طول یک فصل نیستند اما در همان دقایقی هم که به میدان می روند گره گشای کار و عصای دست فرگوسن هستند .کلورلی که از او به عنوان یکی از جوانان آینده دار انگلیس نام برده میشود .تکنیک ، سرعت ،پاس های دقیق ، حرکت پا به توپ ، شم گلزنی و البته جنگندگی بالایش میتواند از او یکی از بهترین هافبک های چند سال آینده اروپا را بسازد او ضمن بالا بردن اعتماد بنفس او از نوسانات بازی اش فاصله گرفته و به یک ثبات لازم در عملکردش برسد .

اندرسون هم بعد از اتمام مصدومیتش در پایان سال میتواند کمک خوبی برای فرگی باشد در این بخش  شینجی کاگاوا هم آماده بازی است .کاگاوا د ر زمانهایی که تیم با سیستم ۴-۲-۳-۱ به میدان میرود میتواند که شماره ۱۰ خوب  برای این پست باشد در دو بال کنار نبود یک جانشین تاپ برای والنسیا و اشلی نگران کننده است .نانی ضمن مصدومیت از فرم آرمانی دور است و احتمالا در ژانویه باشگاه را ترک خواهد کرد .

بی جهت نیست که فرگی بدنبال بدست آوردن والکات در نقل و انتقالات است اما هر چه قدر در دو طرف  سرالکس احساس نداری میکند در جلو با ترافیک سنگینی رو به رو است .جوان مستعد فوتبال بریتانیا دنی ولبک و فرصت شناس نامبر وانی مانند چیچاریتو برای بازی کردن بی قرارند چچاریتو در همان دقایق معدودی هم که به میدان رفته عملکرد خیلی خوبی داشته  اما خروجی رونی و فن پرسی بگونه ایی بوده که دست فرگوسن را برای هر گونه جابجایی بسته.

خرید ون پرسی بهترین خرید فوتبال جزیره در این فصل بوده .ون پرسی که موهایش بسرعت در حال سفید شدن است یک مهاجم باکس کلاس پلاس ای است .جایگیری های مناسب ، زدن ضربات کشنده و دقیق نهایی بدون معطلی در زوایای غیرقابل دسترس از خصوصیات بارز اوست .با این حال یونایتد در چند پست مانند گلر ، بک چپ ، هافبک بازیگردان و بال سرعتی برای تابستان آینده احساس نیاز میکند.

 

 

چمپیونز لیگ . چشم اندازی در مه 

اما در چمپیونز لیگ امسال تا کجاها میتوان پیش رفت ؟ فرگوسن که سالهاست قلق قهرمانی در لیگ برتر را بدست آورده برای یک قهرمانی دیگر و عبور از سد  حریفان قدر اسپانیایی و آلمانی احتمالا نیاز به تجهیزات و لجستیک کارامدتری دارد.

او که از پایین آوردن لیورپول و گذشتن از افتخارات داخلی آنها همواره به عنوان یکی از اهداف همیشگی خود یاد میکرد حالا یکی از رکورد های دست نخورده باب پیسلی و لیورپول را در پیش می بیند که گذر از آن کار آسانی نیست .شاید یک قرعه مناسب در یک هشتم و یک چهارم آنها را به نیمه نهایی برساند در آنجا هم هر احتمالی متصور است اما در یک ارزیابی کلی با توجه به مدل بازی یونایتد و بارسا شاید مشکلترین حریف برای فرگی و تیمش همین بارسا باشد .

اما در مقابل با حریفان دیگر حتی مو و مادرید ،  گرگ باران دیده ایی چون  فرگی و تیمش  انقدرها هم دست بسته نیستند و ­­­­­­میتوان انتظار یک بازی پا یا پای را داشت .یک قهرمانی دیگر در اروپا یکی از آخرین آرزو های سر الکس و سکانس پایانی او را  در دنیای مربیگری .رقم خواهد زد.

 

 

فرگی یونایتد ، خیابان چستر  کوچه اولدترافورد 

 شخصیت یونایتد از لحظه تولد مبتنی بر یک سنت بریتانیایی بوده که در آن دو اسکاتلندی نقش اساسی را ایفا کرده اند .بازبی و فرگی.از همین رو بعد از فرگوسن احتمال بر هم خوردن این سنت تاریخی کمی بعید مینماید مگر اینکه نتوانند جانشین شایسته ایی را برای او پیدا کنند یکی از دلایل ادامه کار فرگی همین  انتظار برای ظهور فرد مورد نظر است .

یونایتد بر اساس یک نظر سنجی متمول ترین و پرطرفدارترین تیم در جهان است .فرگی هم به خصوص در نزد هواداران منچستری از محبوبیت کم نظیری برخوردار است .دیروز وقتی وارد ورزشگاه شد تماشاگران دم گرفتند و با همان لهجه منچستری خواندند سر الکس فرگوسن سر الکس فرگوسن که او هم برایشان دست زد.حالا خیلی ها هم او را باس - رئیس- صدا می زنند لقب سر (آقا ) را ه چند سال پیش بعد از سه گانه ۹۹ گرفته بود در بریتانیای فخیمه باید کلی جان بکنی و مرارت بکشی که تازه به شما بگویند آقا .همینجوری مفت و مجانی به کسی نمیگویند آقا !

 اما جدا از اینها فرگی شخصیت جذابی برای موافقان و مخالفانش دارد .کل کل کردن با مربیان و آدمها ، حاضر جوابی.، شوخ طبعی و طنز برنارد شاویی کلامش به این جذابیت کمک کرده.شماره آخر مجله من یونایتد مصاحبه خواندنی انجام داده .یک جایی در مصاحبه گفته ....آره خیلی دوست دارم برم  فیلم اسکای فال رو ببینم .دانیل کریگ رو می شناسم  فقط ....حیف که لیورپولیه !
همان اسکای فال هم بنوعی حدیث نفس سر الکس محسوب میشود .جایی که قهرمان فیلم که نمیتواند با انواع و اقسام تجهیزات و تکنلوژی پیشرفته بد من فیلم را شکست دهد بازگشت به خویشتن میکند .به خانه پدری جایی در اسکاتلند به نام اسکای فال میرود .اسکای فال مکانی ست که انگار آسمان به زمین می رسد - همان ضرب المثل خودمان - آنجاست که دشمن را فرا میخواند و با تفنگ کهنه  و سایر ادوات قدیمی حریف را نفله میکند و صدای محشر آدل برای قهرمان ما :اینجا آخر خطه .
.سر الکس در این سالها با بالا مالایی ها پرید وبا  پایین مایینی پلکید. .مرعوب بالایی ها نشد و خودش را برای پائینی ها نگرفت .هر جا هم که  بلند شد و نشست گفت من یک اسکاتیش ام. هر جا هم که پاش افتاد دست به یقه هم شد و از هیچ بنی و بشری نترسید. هر جایی هم که رفت  خاطر اسکاتلندی ها را میخواست و هوای شان را داشت از شون کانری گرفته تا اندی ماری فرگی برای یونایتد مرز اسطوره و غول را درنوردید  و تبدیل به هیولایی شده که تا سالهای سال بعد از رفتنش سایه اش  روی نیمکت احساس می شود...
و بعد از رفتنش  بیاد می آوریم آن نیمکت خالی را با همان مشت هایی که کوچک و آرام بعد از هر گل به هوا می رفت و آدامس اکسترایی که تند تر جویده می شد .با ساعتی که در وقت اضافه مرتب دید زده می شد و اشاره های همیشگی به داور.او بخشی از خاطره مشترک جمعی ما از عشق به فوتبال و سالهای از دست رفته زندگی مان است نگاه عاشقانه او به همسرش - کتی - هنگام پرده برداری از مجسمه  نگاه مردی بود که دیوانه وار زندگی را دوست دارد و به آن عشق می ورزد .
اگر سام پیانیست کافه ریکی کازبلانکا زنده بود همان پیانوی فکسنی و به حراج گذاشته اش را می برد تا غرب منچستر در کافه سن کارلو همانجایی که رئیس گاه و بی گاه پیدایش میشود دوباره می زد و دو باره می خواند: دو باره سعی کن الکس .
هوادارانش هم لابد می گفتند بجنب رئیس فقط .یکی دیگه داره دیر میشه  داریم به  سکانس پایانی نزدیک میشیم
 بشمار ..نه ، هشت ، هفت

 

کاریکاتور فن پرسی و رونی از سایت گل :